مجله علمی خبری اینفو
معنی نام فرشته
فرشته : 1- (در اديان) موجودي آسماني، عاقل، برتر از انسان و غير قابل رؤيت كه مأمور اجراي اوامر خداوند است و مرتكب گناه نميشود، مَلَك؛ 2- (به مجاز) شخص داراي اخلاق يا رفتار بسيار نيك و پسنديده؛ 3- (به مجاز) دختر يا زن مهربان و زيبا.
معنی نام فُرصت
فُرصت : (عربي) 1- وقت مناسب براي انجام كاري؛ زمان و وقت؛ 2- (اَعلام) فرصت شیرازی: [1271-1339 قمری]، متخلص به فرصت، ادیب، شاعر، موسیقیدان و نقاش ایرانی عصر قاجار، مؤلف اشکال المیزان در منطق، آثار عجم در تاریخ، بحورالالحان در موسیقی آوازی و دیوان اشعار.
معنی نام فَرگُل
فَرگُل : نوعي پيراهن [برخاسته از فرنگ] كه خوشايند و زيبنده و شكوه افزا بوده (است).
معنی نام فَرناز
فَرناز : [فر = شكوه و جلال كه در بيننده شگفتي و تحسين پديد آورد، زيبايي و برازندگي + ناز = حالت يا رفتاري خوشايند و جذاب همراه با خودنمايي و اِكراه ظاهري، معمولاً براي جلب توجه ديگري، كرشمه و غمزه] 1-روي هم به معناي حالت و رفتار توأم با ناز و كرشمه و غمزه كه موجب شكوه و جلال است و در بيننده شگفتي و تحسين پديد ميآورَد؛ 2- ناز و غمزهي زيبا و برازنده.
معنی نام فرنگیس
فَرنگيس : (اَعلام) نام دختر افراسياب توراني و زن سياوش.
فرنگیس بهتر ز خوبان اوی / نبینی به گیتی چنان روی و موی . فردوسی .
از فرنگیس و کتایون و همای / باستان رانام و آوا دیده ام . خاقانی .
معنی نام فَرنوش
فَرنوش : (دساتیر) نام عقل فلك قمر كه به عربي عقل فعال گويند و به فارسي خرد كارگر نامند. [از برساختههاي دساتير ميباشد].
معنی نام فَرنیا
فَرنيا : (فر = (در قديم) (به مجاز) مايهي جلال و شكوه + نيا = پدربزرگ، جد) (به مجاز) ويژگي آن كه مايهي جلال و شكوه نيايش ميباشد.
معنی نام فروردین
فروردين : 1- فروردهاي پاكان و فروهرهاي پارسيان؛ 2- در آيين زرتشتي يكي از فرشتگان موكل به روز نوزدهم هر ماه شمسي (فروردين روز)؛ 3- ماه اول هر سال شمسي (فروردين ماه).
معنی نام فروز
فروز : 1- افروختن، فروزيدن؛ 2- (در قديم) به معناي روشنايي و نور.
معنی نام فروزان
فروزان : آنچه بر اثر سوختن روشنايي دهد، فروزنده، شعلهور، مشتعل، روشن، تابناك، درخشنده.